قدرت کت و شلوار و کروات

به نام خدایی که همین نزدیکی است /

روزی که دیدم تنها ملتی که تا به حال در تاریخ جهان دوبار از بمت اتمی (روی هیروشیما و ناکازاکی) استفاده کرده و قبل از اون در سطح یک قاره سرخپوستان رو قتل عام کرده داره در آژانس اتمی صحبت از خطر ایجاد بمب اتمی توسط ما می‌کنه و همچنین در رد نژادپرستی فیلم سینمایی میسازه، فهمیدم چه قدرت زیادی در کت و شلوار و کروات وجود داره.

لعنتی باعث میشه حافظه مخاطب کلا پاک بشه.

کت و شلوارش رو که شکر خدا دارم... زود برم یک کراوات هم بخرم. نیاز میشه .

کمی فکر بیشتر

به نام خدایی که همین نزدیکی است...

اخیرا پستی را در مورد برنامه‌ی «جوکر» (انتقاد عده‌ای و تمجید عده‌ای از فصل زنانه‌ی آن) دیدم. حوصله، توان و حتی علاقه به تحلیل جوکر را ندارم. در مقابل امر مهمتری را باید پرداخت:

وقتی یک جامعه ژانگولک‌بازی را به عنوان استفاده مثبت از استعدادها در نظر بگیرد، طبیعی است که در ادامه هم چنین چیزهایی رخ بدهد.

انصاف را رعایت کنیم، عصر جدید، اصالتا، حاصل نگرش ایرانی/اسلامی بود یا اینکه ورژن اسلامیزه‌ی برنامه‌های برخاسته از نگرش وسترن و مدرنیته بود؟

به قول خود حضرات غربی، The same goes with حسینیه معلا! در مقابل، ما در بحث واقعه‌ی کربلا، تاریخ‌شناسان و عاشوراپژوهانی داریم که تقریبا اطمینان دارم ۹۹٪ جامعه حتی اسم ایشان را یک بار هم نشنیده‌اند و (واو حالیه) برخی از این افراد در سطوح علمی جهانی افتخارات دارند.

احتمالا پس از خواندن سطور بالا در ذهن شما این انتقاد مطرح میشود که «خب دقیقا هدف همین است... که برنامه به‌گونه‌ای باشد که جذابیت عمومی داشته باشد، نه اینکه عده‌ای خاص را جذب کند». در جواب میگوییم که با ده درصد بودجه، امکانات و تسهیلاتی که در اختیار برنامه‌های اینچنینی قرار می‌گیرد، دانش‌مندان واقعی را می‌توان به همه مردم نشان داد و العقل عند کل آلف مالوف.